فروپاشی سناریوی ایجاد «مینی منطقة اخوانی» و زلزلة سیاسی در اسرائیل و انگلستان که با یکصدمین سالگرد پایان جنگ جهانی اول تقارن یافت، فاشیستهای ایتالیا را به فدائیان اسلام نزدیکتر کرد؛ به دو سال طفرة وزارت امورخارجه آمریکا برای اعزام سفیر به عربستان پایان داد؛ دولت فاکستان را در سنگر نبرد با آمریکا و «جهاد با مسیحیت» نشاند؛ جشن ایرانی آذرگان را به حاشیه راند و دامنة نبرد با «دولت یهود» و نفی شورای امنیت سازمان ملل را گسترش داد!
همزمان با جشن آذرگان و پنجمین سالگرد توافق موقت هستهای ـ 24 نوامبر 2013 ـ نئاندرتالهای شیعی «کنفرانس کشورهای اسلامی» به راه انداختند تا با یک تیر چندین و چند نشان بزنند. هم میعاد توافق موقت حقوقی و جشن آتش ایرانیان را نفی کنند، هم موجودیت اسرائیل را به زیر سئوال برند، هم در جایگاه وکیل مدافع و قیم عربستان بنشینند و از همه مهمتر، شورای امنیت سازمان ملل، تنها نهاد تعیینکننده در امور حقوقی بینالملل را نفی کنند:
«[...] قبل از آنکه کشور مجعولی به نام اسرائیل تشکیل شود حق وتو را در سازمان ملل قرار دادند، اول آمریکا و انگلیس در سازمان ملل حق وتو درست کردند و سپس رژیم جعلی اسرائیل [...]» منبع: سایت حسن روحانی، مورخ 24 نوامبر 2018 ، کد خبر: 106944
سطور فوق بخشی است از شکرخوریهای حسن روحانی که از دانشگاهی در بریتانیا یک دکترای حقوق بینالملل هم دریافت کرده ولی همچنان در لجنزار ایدئولوژیک دستوپا میزند. از قدیم گفتهاند، «دکتر شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل.» از شما چه پنهان آخوندجماعت هم هرگز آدم نخواهد شد. در هر حال «دکتر» حسن روحانی که پس از دیدار با جفری هانت به بلبلزبانی اوفتاده، چند اصل اساسی را نادیده گرفته. نخست اینکه اگر اسرائیل به عنوان عضو رسمی سازمان ملل «مجعول» است، چرا فاکستان و ایالات متحد «مجعول» نیستند؟! دیگر اینکه قانونگزاری، خصوصاً در سطح جهانی نیازمند اهرمهای اجرائی است، و اگر این اهرم در دست دولتهای تعیینکننده قرار نگیرد، مصوبههای شورای امنیت ارزش و اهمیت کنونیشان را نیز از دست خواهند داد. و نهایت امر، پس از فروپاشی اتحادشوروی، انحلال شورای امنیت سازمان ملل از مطالبات اصلی ایالاتمتحد است، و بارها و بارها از سوی فرانسوا اولاند، رئیس جمهور «سوسیالیست» فرانسه مطرح شده بود. تعجبی ندارد که اینک همین چرندیات از زیر ریشوسبیل ملای سمنانی بیرون زده. بله زمانیکه چشم امیدتان به گلة وحش باشد و افسارتان هم در دست یانکیها، با شعار «مبارزه با آمریکا» در واقع مطالبات ارباب را بازنشخوار خواهید کرد. البته در زمینة «تکرار مطالبات فاشیستها»، حسن روحانی تنها نیست؛ از کمکهای مردهریگ محفل موسولینی نیز برخوردار میشود.
همزمان با وعظ و خطابة نئاندرتال «منتخب» بر علیه موجودیت کشور اسرائیل و نهادهای حقوقی بینالمللی، رادیو و تلویزیون دولتی ایتالیا نیز ممجواد ظریف، وزیر امور خارجة نئاندرتالها را جهت بازنشخوار مطالبات فاشیستهای اروپا و آمریکا، و لگدپرانی به توافق هستهای بالای منبر فرستاد.
ممجواد ضمن تهدید به «خروج از برجام» ـ توگوئی جهانیان منتظر تصمیمات ایشان نشستهاند ـ به اروپائی ها نصیحت کرد که «مستقل» باشند و از آمریکا دنبالهروی نکنند! میدانیم که ملایان خیلی «مستقل» هستند؛ و از آنجا که با عرعر «نبرد با آمریکا»، چهار دهه عامل اجرای سیاست دوم واشنگتن در منطقه شدهاند، به خودشان اجازه میدهند همه را «نصیحت» کنند! ولی برای ممجواد خبرهای بدی آوردهایم. زورق زپرتی «مید.این. یو.اس» که آخوند پدوفیل و بردهفروش را بر آن نشاندهاند تا از منافع بعضیها در لندن و واشنگتن پاسداری کند، به دلائل متعدد، از جمله شکست کودتای اخیر سازمان سیا در عربستان پوسیده و سوراخ شده و هر آن بیم غرق شدناش میرود.
دقیقاً به همین دلیل است که سگهای وفادار لندن جملگی بر علیه لائیسیته و روابط حقوقی و اقلیتها به اجماع رسیدهاند. جالب اینکه برخورد «قاطعانة» علی روضه خوان، رهبر نئاندرتالها با روابط حقوقی و اقتصادی جهانی عیناً در افاضات نخستوزیر اسرائیل نیز رویت میشود. از شما چه پنهان تخم و ترکة قواد خلیل الله ـ نتانیاهو و علی روضهخوان ـ هر دو از «برجام» منزجرند؛ هر دو برای بازگشت شرایط منطقه به دوران «پیشبرجام» مثل سگ صحرای کربلا له له میزنند؛ هر دو تشنة جنگ و تخریب و آدمکشیاند و ... و در چنین لجنزاری است که نخست وزیر «فاکستان» از برادران جمکرانی و اسرائیلیاش پیشی گرفته و موجودیت مسیح را انکار میکند ـ سپوتنیک، مورخ 24 نوامبر 2018. بله، فدائیان اسلام به نفی شورای امنیت سازمان ملل، توافق هستهای و موجودیت اسرائیل اشتغال دارند، نخستوزیر اسرائیل همصدا با علی روضهخوان از تحمیل تحریمهای اقتصادی به ملت ایران استقبال رسمی به عمل میآورد، و در این گیرودار و خرتوخر، هر روز یک فایل صوتی جدید نیز در مورد جمال کشوقی منتشر میشود و ... و اگر به این «بساط»، تناقضگوئیهای دستگاه ترامپ در مورد ماجرای کشوقی، و تهاجم بوقهای گورستانپرستان به شاهزاده بنسلمان، و خفقانشان در مورد خودداری دستگاه ترامپ از اعزام سفیر به عربستان را نیز اضافه کنیم، متوجه خواهیم شد که بعضیها چه آشی سر بار گذاشته بودند!
بله هیچکس نمیپرسد به چه دلیل از سال 2017 تا 13 نوامبر سالجاری، علیرغم روابط گستردة نظامی، اطلاعاتی، اقتصادی و تجاری بین واشنگتن و ریاض، وزارت امور خارجة ایالات متحد از اعزام سفیر به عربستان سعودی خودداری کرده بود؟! هیچیک از صاحبنظران و کارشناسان «خیابانی» دهکدةجهانی این موضوع «پیشپاافتاده» را مطرح نمیکند.
دلیل هم روشن است؛ قبلة این جانوران وحشی اگر مبال روتاری کلاب نباشد، مسلماً فاضلاب کاخ سفید است. و نمازگزاردن به سوی این قماش «قبله» نیز آداب و رسوم ویژة خودش را دارد. از آنجمله است تبدیل روابط حقوقی معاصر به آداب و رسوم قبائل صحرانشین در قرن هفتم میلادی. به عبارت دیگر، نفی جامعة مختلط، تبدیل ارتباط دیپلماتیک به ارتباط ایدئولوژیک، رسمیت دادن به شایعه، خروج از جایگاه واقعی اجتماعی، رواج مرزشکنی، پدرپرستی، و گرفتن انگشت اتهام به سوی اقلیتهای قومی و مذهبی و از همه مهمتر، «سکوت» در مورد بعضی مسائل برای حفظ پرستیژ ارباب!
پس «سکوت بندگان» را بشکنیم! اگر از سال 2017، آمریکا به عربستان سفیر اعزام نکرده، به احتمال قریببهیقین در انتظار معجزة پیوند فرخندة «خدیجه و جمال» نشسته بود! خلاصه، وزارت امورخارجة یانکیها شکماش را برای سرنگونی «شاه ظالم عربستان» و استقرار یک جمهوری اسلامی «نان وآبدار» در اینکشور، آنهم در میعاد دوم اکتبر صابون زده بود. چرا که میعاد کذا علاوه بر سالگرد تشکیل «اوپوس دیئی»، شاخة متحجرتر از واتیکان، به آغاز دوران سیاه «خامنهای ـ موسوی» نیز ارجاع میدهد. در اینجا برای یادآوری یک مینی پرانتز باز میکنیم.
پس از آزادی خرمشهر، همانطور که شاهد بودیم، تداوم جنگ در دستور کار آمریکا قرار گرفت و در تاریخ دوم اکتبر 1981، دست پرمحبت سازمان سیا، علی خامنهای را با 90 درصد آراء از صندوق انتخابات نئاندرتالها بیرون کشید، و میرحسین موسوی هم در جایگاه نخستوزیر این رئیسجمهور «محبوب» لنگر انداخت. در این دوران «نورانی» علاوه بر اجباری شدن نماد بردگی برای زنان، فعالیت همه احزاب و گروههای مخالف ممنوع شد، و ... و خصوصاً قتلعام زندانیان سیاسی در رأس فعالیتهای روزمرة حکومت قرار گرفت. نئاندرتالها با تکیه بر جنگ استعماری، اقتصاد زیرزمینی استعماری را نیز بر جامعه حاکم کردند. و مسلم است که بدون تشرف ادواردو آنیلی به دین مبین اسلام و تحکیم پیوند مافیای ایتالیا و سازمان سیا با حکومت نئاندرتالها چنین شانس بزرگی نمیتوانست نصیب ملت ایران شود!
«شهید ادواردو» از مشتریان پروپاقرص منبر علی روضهخوان بود و از آوریل1981 ـ پیش از کودتا برعلیه بنیصدر ـ در صف اول نماز جماعت نئاندرتالها حضور به هم میرساند و حمایت مافیای ایتالیا از «رئیس جمهور آینده» را در عمل نشان میداد! ناگفته نماند که تصاویر اتحاد جمکران و نمایندة مافیای ایتالیا در ویکی پدیا سانسور شده؛ اهمیتی ندارد اینهم دلیلی است دیگر بر «استقلال» اینترنت! مهم این است که اتحاد دو سرطان کاتولیک و شیعی تحت نظارت سازمان سیا، سرانجام در دوم اکتبر نتیجه مطلوب را به بار آورد. این مختصر را گفتیم تا اهمیت میعاد دوم اکتبر را به بازیگوشها گوشزد کرده باشیم!
در چنین میعادی است که یک نئاندرتال بینام و نشان را با نام مستعار «علی خامنهای» از زبالهدان بیرون کشیدند تا جانوری که به پدوفیلی و بردهداری و سنگسار و قصاص تحت عنوان «فرهنگ» افتخار میکند، در برهوتی که با کودتا پس از کودتا در کشور ایران به راه افتاده بود، «یک شبه ره صد ساله رفته»، تبدیل شود به «شخصیت سیاسی!»
از همان روزها، یانکیجماعت به این توهم دچار شد که روز دوم اکتبر برایاش شگون دارد؛ اسلام را گسترش میدهد و ناناش را در روغن میاندازد. ولی ناپدید شدن کشوقی در استانبول آنهم در همین میعاد، به گاوچرانها ثابت کرد که سخت اشتباه کردهاند!
البته اشتباهات یانکیها در مورد سناریوی کشوقی ـ سرنگونی پادشاهی عربستان جهت گسترش اسلام ـ فقط به میعاد دوم اکتبر محدود نمیشود، انتخاب مکان ـ استانبول و پرسوناژها ـ جمال کشوقی و خدیجه چنگیز ـ نیز سرسری و هولهولکی بوده. گویا گاوچرانها فرصت «مطالعه و پژوهش» نداشتهاند! به عنوان مثال شهر استانبول، مکانی است که عملیات قهرمانانة جیمز باند در آن صورت میگیرد! و این مکان معمولاً مملو از انواع جاسوسهای روس و آدمهای پلید و خشن و بدجنس و مزوری است که همیشه از جیمز باند شکست میخورند! خلاصه در چنین شهری، مراجعه به کنسولگری عربستان، آنهم به بهانة کسب مدارک لازم برای ازدواج با یک صبیة ترک و خادم سازمان سیا، و در واقع جهت عملی کردن سناریوی ایجاد منطقة یکدست اخوانی، خیلی منطقی و مطمئن به نظرشان میرسید! ولی با وجود اینکه صبیة مذکور، مثل انواع جمکرانیاش «چندچهره» بوده و مثل بوقلمون رنگ عوض میکرده، نام خانوادگی مناسبی نداشته! «چنگیز» اصلاً به درد این حرفها نمیخورد! ولی یانکیها همانطور بالاتر گفتیم شتابزده بودند و فرصت «پژوهش» نداشتند، نام«خدیجه» هوش از سرشان ربوده بود.
میدانیم که ازدواج خدیجة بیبیگوزکی امت اسلام با محمد، و به ویژه ازدواج خدیجه ثقفی 12 ساله با روحالله خمینی 26 ساله، امکاناتی برای یانکیها فراهم آورده بود که در خواب هم نمیدیدند! از اینرو برایشان مسلم بود که ازدواج خدیجه 36 ساله با جمال 60 ساله هم میتواند نانشان را در همان نوع روغنها شناور کند! ولی خوب اینبار کباب در کار نبود، خر داغ میکردند! اینبار نمیشد «مستر هیچ» را با یک فروند خدیجه به رهبر امت مسلمان تبدیل کرد!
خدیجة بیبیگوزکی، عرب بود و ثروتمند! خدیجة جمکرانی، هم بچه آخوند ثقفی بود و میتوانست عرب باشد! ولی «خدیجه چنگیز» ایجاد اشکال میکرد؛ حروف «چ و گ» در زبان عربی وجود ندارد و یانکیهای شتابزده، این نکتة اساسی را نادیده گرفتند. از آنجا که اعراب و فرنچ کانکشن هم عجله داشتند تا کودتا را هر چه زودتر سرو سامان دهند، بار اول که جمال کشوقی به کنسولگری مراجعه کرد، با آغوش باز از سوی هممیهنانش مورد استقبال قرار گرفت! بله، جمال کشوقی پیش از میعاد دوم اکتبر هم به کنسولگری عربستان مراجعه کرده بود، و هیچکس مزاحمش نشده بود. ولی بار دوم معلوم نیست چه پیش آمد؛ گویا جبرئیل «کودتا» را لو داده بود!
از اینرو، این دوم اکتبر، برخلاف دوم اکتبر سال 1981، نتیجة مطلوب به بار نیاورد! جمال کشوقی ناپدید شد و در حالیکه هیچ اثری از جسد وی به دست نیامده، عوام به ویژه در طویلة شیعی از «قتل وی به دستور شاهزاده بنسلمان» اطمینان یافتهاند، و «داستان دنبالهدار جمال» آغاز شده. ابتدا خدیجه چنگیز را در یورونیوز مشاهده کردیم که به احترام ماتحت آخوند چند قواره پارچه روی سرش گذاشته بود، و برای مرگ جمال دوقل دوقل اشک میریخت و «مِف و مِف» میکرد و میگفت، «تقصیر من شد!» البته در این برنامه در مورد «تقصیر ایشان» هیچ نگفتند، دیگران در این مورد گزارش دادند که این خدیجه گویا با گروه اخوانالمسلمین هم در ارتباط بوده!
خلاصه جیغ و فریاد رجب اردوغان و وزیر امورخارجهاش، و همچنین جنجال بوقهای اخوانالمسلمین و فدائیان اسلام که همصدا با واشنگتنپست و نیویورکتایمز بر علیه ولیعهد عربستان دست به افشاگری میزنند، و از او یک شیطان تمام عیار ساختهاند، دلیل دارد! شاهزاده بنسلمان مغزشوئی کودکان و آموزش خرافات و مزخرفات اسلام را در مدارس ممنوع کرده؛ گشت منکرات را نیز برچیده! همین کافی است که خون برتریطلبان غرب را که یکصد سال است با تکیه بر توحش و تحجر آخوند، به سرکوب لائیسیته در کشورهای مسلماننشین مشغولند، به جوش آورد. اینان در عربستان با مشکل روبرو شدهاند و مسلماً به دلیل اهمیت مذهبی شبهجزیرة عربستان، این نوع چرخشهای سیاسی ـ لائیسیته ـ پشت مرزهای عربستان متوقف نخواهد ماند. و این است دلیل ابراز ارادت دولت ایتالیا به ممجواد ظریف، و دعوت نیروی دریائی این کشور از ناو گروه جمکرانیها! محفل موسولینی هم مانند فدائیان اسلام از تحولات عربستان به وحشت افتاده.